مبانی نظری و پیشینه پژوهش جنبش های اجتماعی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش جنبش های اجتماعی
دارای 34 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::

-1- تعریف جنبش‌های اجتماعی  83
3-2- انواع جنبش‌های اجتماعی 85
3-3- مراحل جنبش‌های اجتماعی  86
3-4- کارکردهای جنبش های اجتماعی  87
3-5- مهمترین جنبش‌های اجتماعی در تاریخ آمریکا 87
3-5-1- جنبش قدرت سیاهان 87
3-5-2- جنبش حقوق‌ مدنی  87
3-5-3- جنبش حق رای زنان  88
3-5-4- جنبش ضدجنگ  88
3-5-5- جنبش کارگری  88
3-5-6- جنبش ضدجهانی شدن  88
3-5-7- جنبش اجتماعی پیشرو 89
3-5-8- جنبش تی پارتی  91
3-5-9- جنبش ضد وال استریت بر "ضد نظام سرمایه داری فئودالی شده"  93
3-5-9-1- استمرار بحران اقتصادی آمریکا  93
3-5-9-2- تشدید شکاف‌های اجتماعی و نابرابری طبقاتی  95
3-5-9-3- نقش کارکردی وسایل نوین ارتباط جمعی در شکل‌گیری اعتراض 96
3-5-9-4- اهداف و مطالبات تظاهر کنندگان جنبش ضد وال استریت  96
3-5-9-5- حذف فئودال ها از حکومت و حاکمیت آمریکا؛خواست اصلی جنبش ضد وال استریت 97
3-5-10- مقایسه دو جنبش مهم آمریکا (جنبش ضد وال استریت و جنبش تی پارتی) 98                            

بر مبنای نظریات علمی میان تبعیض و نابرابری با ایجاد جنبش های اجتماعی و شورش های سیاسی و اقتصادی رابطه مستقیم وجود دارد. هر چقدر که در جامعه‌ای تبعیض‌های سیاسی و اقتصادی و نیز نابرابری‌های اجتماعی گسترش و عمق بیشتری داشته باشد به همان نسبت شورش‌های سیاسی، اعتراض‌های اقتصادی و جنبش‌های اجتماعی گسترش و عمق بیشتری خواهد داشت. (بشیریه، 1358)

جامعه‌ی ایالات متحده آمریکا که به سمت باز فئودالی رهسپار می‌باشد همواره دستخوش بحران‌ها و اعتراض‌های گسترده مردمی و جنبش‌های اجتماعی بوده است که در ادامه بدان‌ها اشاره می‌شود. در این میان جنبش تسخیر وال استریت با شعار "ما 99٪ هستیم" عمق و فراگیری بی نظیری دارد. به خصوص اینکه این جنبش اجتماعی از پشتیبانی و حمایت اندیشمندان فراوانی در غرب برخوردار است.

مفهوم جنبش اجتماعی مانند اغلب مفاهیم در علوم اجتماعی بخشی از واقعیت را توصیف نمی‌کند، بلکه عنصری از یک شیوه خاص، علیه یک واقعیت اجتماعی است. وجود جنبش‌های اجتماعی به عنوان بخشی از زندگی اجتماعی و سیاسی غرب به ویژه در دوران مدرن به امری کم و بیش عادی تبدیل شده است. جوامع غربی و غیرغربی در طول چند سده گذشته تقریباً به طور مستمر با انوع جنبش‌های اجتماعی از قبیل جنبش دهقانی، کارگری، سندیکالیستی، اسلام‌گرا، ضد استعماری، جنبش زنان و ... روبرو بوده‌اند.( مشیرزاده،1381)

جنبش اجتماعی اصطلاحی است که اولین بار توسط «سن سیمون» در اوایل قرن نوزدهم مطرح شد. سن‌سیمون اجتماع نخبگان علمی، روشنفکران و افراد ثروتمند را در پیدایش جنبش های اجتماعی مهم قلمداد می کند، زیرا این افراد در کنار هم، نظام اجتماعی را در حیطه عقلانی باز تنظیم می کنند. فیلسوفان و متفکرانی چون کارل مارکس، ماکس وبر و سن سیمون، جنبش های اجتماعی را نمود دگرگونی ساختاری بنیادین می دانند.

تاکنون تعاریف گوناگونی از جنبش‌های اجتماعی مطرح شده است ولی در اصطلاح، جنبش‌های اجتماعی به نیروهایی اطلاق می‌شود که قدرت و اقتدار تازه ای را به همراه دارند. جنبش اجتماعی نوعی آمادگی جمعی و همگانی در جامعه است که کنش و تکامل فکری و عقیدتی را موجب می شود؛ به این ترتیب که برخی از اصول، ارزش‌ها و رویکردها را رد کرده، نوآوری و دگرگونی هایی ایجاد می کند یا خواستار برپایی برخی ارزش‌ها و اصول گذشته و فراموش شده است. جنبش اجتماعی نوعی داد و ستد همگانی برای برپایی یک نظم نوین در عرصه حیات اجتماعی است.

3-1. تعریف جنبش‌های اجتماعی

فرهنگ واژگان آکسفورد جنبش اجتماعی را جریان یا مجموعه‌ای از کنش‌ها و تلاش‌ها از سوی مجموعه‌ای از افراد که به شکلی کم و بیش پیوسته به سوی هدف خاصی حرکت می‌کنند یا به آن گرایش دارند تعریف می‌کند. ماکس وبر نیز آن را اقدام جمعی گروهی از افراد جامعه می‌داند که برای نیل به هدفی کم و بیش مشخص کنش‌های اجتماعی متفاوتی را به عنوان رفتار انسانی معناداری که به کنش کنشگران دیگری برمی گردد تعریف می‌کند.(همان منبع)

گی روشه می‌گوید: جنبش اجتماعی عبارت از سازمانی کاملاً شکل گرفته و مشخص است که به منظور دفاع، گسترش و یا دست‌یابی به اهداف خاصی به گروه‌بندی و تشکل اعضا می‌پردازد. (گی روشه،1366)

آنتونی گیدنز  جنبش اجتماعی را تلاش جمعی برای پیشبرد منافع مشترک، از طریق عمل جمعی خارج از حوزه نهادهای رسمی تعریف می‌کند. (کیت نش،1389)

باتامور  جنبش اجتماعی را نوعی تلاش گروهی می داند که برای ایجاد یا مقاومت در برابر تغییر در جامعه ایجاد می شود. (باتامور،1371)

 در این میان مارکس به جنبش‌‌های طبقاتی است، دورکیم جنبش‌‌های آنومیک خردگرایانه را مورد توجه قرار می‌دهد و وبر فقط به جنبش‌هایی با رهبری کاریزماتیک توجه دارد. تنها استثنا در این دوره پاره‌تو است که همه جنبش‌ها را در همه اشکال آن‌ها نمودی از رفتار غیرمنطقی تلقی می‌کند. جملگی متفکران کلاسیک به جز مارکس و وبر با بدبینی به جنبش‌های اجتماعی نگاه می‌کنند. اما جامعه‌شناسان و نظریات جامعه‌شناختی در دوره‌های بعدی تحت تأثیر افکار موجود در دوره کلاسیک قرار داشت. ( مشیرزاده،1381)

ویلسون جنبش اجتماعی را کوششی آگاهانه، جمعی و سازمان یافته برای ایجاد یا مقاومت در برابر تغییرات گسترده در نظام اجتماعی از طریق ابزارهایی که نهادینه نشده اند، می داند. او این تعریف رسمی را با یک توصیف خلاقانه تر و تا حدی با بینش عمیق تر آغاز می کند: «جنبش های اجتماعی هم قهرمان می پرورند و هم دلقک، جنبش های اجتماعی تلاش می کنند تا مردم را از خود ذاتی شان فراتر برده و شجاعت و نوعدوستی را در آنان زنده نمایند.» مردم در جنبش های اجتماعی از بی عدالتی ها، تبعیض‌ها، رنج ها و نگرانی هایی که در اطراف خود می بینند، از منابع مرسوم نظم اجتماعی فراتر می روند تا پیکار خود را با موانع رشد اجتماع آغاز کنند.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش جنبش های اجتماعی دارای 34 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

sara دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید